اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
بعد از انتشار کتاب مصظفی(ص) خواستنی ترین پیام آور برخاستن، عدهای از دوستان این کتاب را مطالعه کردند و با ابراز لطف هم باعث تشویق شدند و هم ایراداتی را گوشزد کردند. دریغم آمد که نظرات این عزیزان را در این وبلاگ قرار ندهم.
به نظرم جمع آوری این نظرات یک ثروت است. چون باعث برجسته شدن نقاط مثبت و منفی یک اثر میشود.
یک کار زیبای دیگر که شاهد بودم در برخی جاها متداول است، استفاده از بریدههای کتاب است. یعنی جملاتی که از نظر مخاطب زیبا هستند به نقل از کتاب ذکر میشود.
مجموع نظرات و بریدههای کتاب مخاطب را به درستی راهنمایی میکند و اگر این کتاب نیاز او را برطرف میکند معلوم میشود.
در ذیل تعدادی از نظرات آورده شده است. البته همچنان منتظر نظرات دیگران+بریدههای کتاب هستیم:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
آنچه از متنهای نوشته شده توسط جنابعالی در ذهنم ته نشین شده بود، این بود که حتماً تعدادی از جملات و تشبیهات را نخواهم فهمید و در تعدادی از کتابهای قبلی اثبات شده بود. اما این بار اینطور نبود.
روایتی روان و دوست داشتنی و مانند اسمش خواستنی؛ حتما مورد نگاه آن رسول خواستنی واقع شده و همنشینش با یاد او رنگ معجزه به کتاب داده. جاهایی از متن انگار سید مهدی شجاعی است که دارد تاریخ را از زبان قرآن روایت می کند. متنی وزین و مستند و در عین حال عاشقانه. گفتگوها و صحنه آفرینی خواستگاری حضرت علی(ع) بی نظیر بود.
درود بر پیام آوری که رشحات پرتو و پیام او همچنان جان میدهد و حیات می آفریند.
اما یک حسرت و آه هر بار روحم را خراش میداد.در حالی که متنها درهم آمیخته با آیات قرآن بود، ولی هیچ نشانی از آیات و سورهها در پاورقی نبود. مخاطبی که معنی واژگانی چون جزیه، ابلاغ، منذر را نمیداند حتما در هم آمیختگی متنها را با سور مبارک رعد و یس و انفال و توبه و احزاب را هم تشخیص نخواهد داد. و حیف و صد حیف که با این ندانستن ارزش متن پیش رو را به اندازه کافی نخواهد دید. حتما شما دلیلی برای این کار داشته اید. جسارتا پیشنهاد میکنم برای چاپها و کتابهای بعدی این نکته را در نظر بگیرید. میتوان از دوستان مدرسه قرآن نیز برای انجام این امر کمک خواست.
ان شاالله با نگارش «مرتضی» و «مجتبی» و ...توفیقات شما افزون گردد. والسلام سوم اسفند نود و هشت.
ویژگی این کتاب بُعد بخشیدن به اتفاقات ریز و درشت است که شاید قبلا شنیده بودیم ولی اهمیت آنها را نمیدانستیم. چه بسا اتفاقاتی در نظر ما کوچک و جزئی بودند و با خواندن این کتاب چندین برابر مهم شدند.
این کتاب از این جهت باشکوه بود که علی رغم ذهنیتهای قبلی، خیلی سراغ اتفاقات خارق العاده نرفت اما با اتفاقات سادهای که رسول را در جامعه روایت میکرد، همانقدر و حتی بیش از گذشته خارق العاده و شکوهمند بود.
در حال مطالعه کتاب تازه چاپ شده شما هستم. داستان قشنگ نوشته شده و به وضوح از آیات استفاده شده است. کلمات دقیق و بی تکلف کنار هم چیده شده اند. علاقمند به دانستن سیری هستم که در این رابطه من هم بتوانم موفق باشم.
خدا را شاکرم برای همه نعمتهای خاص و عامیکه که به ما داد نعمت داشتن برادرانی که به ما پیامبر "مصطفی" را به زیباترین شکل ممکن شناساندند. به داشتن شما به خود میبالیم. اجر شما با تک تک حضرات اهل بیت (ع) که کارتان حتما خواسته ایشان بوده
و ما که جز شعف و عرض خدا قوت و دعای خیر برای شما توان دیگری نداریم ولی منتظریم شاید با کتابی دیگر.
دیشب کتاب مصطفی را خریدم و در حال مطالعه هستیم. بسیار عالی و دارای حس و حیات است.انشاالله شاکر این نعمت طیب باشیم. خیلی متشکریم. این کتاب اعمال عبادی خصوصا اعمالی مثل فریضه حج را برای افراد به عملی امت گرا جمعی با درون مایه حقیقی تبدیل میکند. به این فرآیند خیلی کمک میکند. یکی از کارکردهای کتاب این است که نگاه پس زمینهای عمیقی از درون مایه امت از ابتدای شکل گیری تا بعد، به مخاطب میدهد. به عنوان پیشنهاد جزء رزقهای محوری برای حجاج در نظر گرفته شود به گونهای که قبل و در حین سفر با این کتاب ملازمت داشته باشند.انشاالله بشود حج امسال مدرسه قرآن هم پیشنهاد شود.
من هر بند این کتاب مصطفی را میخوانم میخواهم تشکر کنم و دعایتان نمایم. یادم نمیآید آخرین کتاب که از شوق خواندنش نتوانستم زمین بگذارم کی بوده و چه کتابی...فوق العاده است. الحمدلله الحمدلله خدا قلمتان را به کوثر اتصال حقیقی و ابدی بدهد. واقعا نمیتوانم توصیف کنم و نمیدانم چطور میتوانم تشکر کنم. دعا میکنم خود حضرت رسول با دست مبارکشان الی الابد دست تان را بگیرد.
چند سال میشه کتابی دست نگرفته بودم... اگرم قرار بود کتابی انتخاب کنم برای خوندن هیچ وقت یه کتاب مذهبی نمیخوندم
ولی کتاب مصطفی عالی بود لذت بردم.
این کتاب از سر رفاقتی که با نویسندش داشتم دوست داشتم بخونم
مقدمش خیلی ثقیل بود ولی کتاب را که شروع کردم به خوندن دو سه روز بیشتر طول نکشید
گاهی از شدت شوق تنم میلرزید این کتاب خیلی خوب خیلی خوشمزه است خیلی حالم خوب کرد
این کتاب بسیار هنرمندانه نوشته شده است. این کتاب انقدر خوب است که وقتی میخوانی گاهی یادت میرود که تو داری یک نوشته میخوانی گویی کتاب برای تو همچون پرد سینما قصهای را به تصویر میکشد تصویری و شنیداری... کاظم جان به تو تبریک میگم بابت این کتاب چقدر روان چقدر ظریف چقدر ساده میگویی همش به تو فکر میکردم که چگونه با چه حالی این مشَکّل را به گردهم درآوردهای همچون گلیمیزیبا که هزاران رنگ را بافنده گره میزند و خروجی طرح و نقشی زیبا ما میبینیم تو این گزارهها و قصهها را مرتب کنارهم چیده ای. بطوری که گاهی راوی در نوشتهها محو میشود... و این لذت مطالعه کتاب را چند برابر میکند.
امروز که چند روز از پایان مطالعه این کتاب میگذرد کما کان قلب و جسم و روحم متاثر این کتاب عزیز است...
کتابی که با دغدغههای ابوطالب شروع میشود، ترس و لرز خطرات جانی محمد و نوجوانی مصطفی
ابوطالب گویی هیچ کاری ندارد بجز حفظ جان مصطفی او میداند قامت محمد فراتر از زمان است
ابوطالب فوت میکند ولی خدای محد هست...
و مصطفی ازمظلومیت بهترین مخلوق خدا میگوید...
تلاش او برای امت سازی و حکومت اسلامیتدبیرها و درایتهای فرماندهی و رهبری او در اقتصاد فرهنگ سیاست و عملیاتهای نظامی...
هیچ کدام جدا از هم نیست و این افعال تنیده بهم هست
با مصطفی به حج میرویم با مصطفی در گوشه باغ مرد مسیحی مناجات میکنیم با مصطفی به عرش تاریخ اسلام میرویم
این کتاب تاریخ شفاهی ایام حکومت رسول الله و حیات مبارک ایشان است که نویسنده با هنرمندی تمام مستندات را برای ما بسیار هنرمندانه و لطیف و ظریف بچنش درآورده است
آنگونه که گاهی یادت میرود که تو داری رمان میخوانی همانند فیلمیفاخر به تماشا نشستهای و حتی گاهی خودت را در آن مکان میبینی
این کتاب همچون فیلمنامه فیلم سینمایی فاخری است که تورا در یک میزانسن مناسب قرار میدهد فیلم نامهای پر از لوکیشنهای مهیج و تاریخ ساز فیلمنامهای مملو از دیالوگهای بکرو ناب سکانسهایی که شاید خیلی از آنها را نشنیدهای یا اینگونه نشنیده ای
و جذاب تر از آن اینکه خودت را لابلای این همه قصه و غصه و نصرت گم نمیکنی
مصطفی ملموس ترین و روان ترین رمان تاریخی است که خوانده ام
مصطفی را یا امروز میخوانید یا فردا میخوانید
این کتاب سرشار است از مفاهیم غنی و کلیدی اسلام
این کتاب برای معرفی شخصیتها و پردازش آنها از تمثیلهایی بجا و بموقع و بسیار خلاقانه استفاده میکند که باعث سهولت و سرعت رسیدن به شخصیت را محیا میکند.
توضیحات ایشان بسیار جزئی و چند صفحهای بود...مختصری از آن توضیحات:
خدمت برادر دوست داشتنی ام
آقا کاظم عزیز
سلام
خداوقت میگویم بابت تالیف کتاب «مصطفی ص». خیلی تعارف نمیکنم و حسب وظیفه سراغ بیان نکاتی میروم که از کتاب متوجه شدم. بررسی دقیق یک اثر و احصای نکات آن با یکبار مطالعه به دست نمیآید اما سعی کردم با دقت بخوانم و هرجا که از متن بیرون افتادم یا اشکالی دیدم نشانهگذاری کنم. ایرادهایی که میگیرم به معنی نادیده گرفتن نکات خوب و قابل اعتنای کتاب نیست.
کتاب حتما باید مجدد ویرایش شود.
توی صفحهآرایی ایراداتی است که فعلا از آن میگذرم. به خصوص که صفحهآرایی میتوانست کمیاز بار اشکالات روایت کم کند.
بخش پرقدرت کتاب از ابتدای صفحه ۷۵ است تا همان ۲۳۰. روایت یکدستتر است و مخاطب با یک نظم منطقی با راوی که سوم شخص است همراهی میکند. اضافات کمتر است و هرآنچه بخواهد بگوید در خود متن و ذیل روایت آمده است.
در بخش اول زیادهگویی فروانتری دارد. در بخش یک در بسیاری از موارد اشاره به سوره یا آیه بیرون از ساختار روایتگری اتفاق افتاده است انگار مولف میخواسته هرطورشده ایندو را بهم وصل کند. در بخش دوم این اتفاق خیلی روانتر و در متن روایت محقق شده است. در صفحه ۱۴۳ نحوه اشاره به سوره کوثر با نوع اشاره به سوره علق در صفحه ۴۵ متفاوت است. در صفحه ۱۴۳ اشاره در خود متن محقق شده اما در صفحه ۴۵ صرفا الصاق شده است. خیلی صریح بگویم که در بخش اول و بخش سوم خواننده خیلی راحت میتواند پرش کند. یعنی از خواندن یک قسمت صرفهنظر کند و به قسمتهای بعدی برود. این مورد را چک کردم و بسیاری اینطور خوانده اند.
برخی از خرده روایتهای متن خیلی ناب و نادر است و در کمتر متنی به آن اشاره شده است. مثل موضوع اقتصادی بسیاری از جنگهای اولیه و سوق العرب شدن مدینه و برنامهریزی اقتصادی پیامبر. اما خیلی پر رنگ نبود. از موضوع فتح مکه خیلی سریع میگذرد. ضرباهنگ روایت هم تند میشود. البته متوجه هستم که اتفاقات زیاد است. موضوعاتی چون ماجرای مجازات یهودیان پیمان شکن تا ... .
گمان بنده براین است که شما احتمالا میخواستی از صرف بیان یک روایت تاریخی عبور کنی و گزارههای معرفتی و طهارتی را هم به آن اضافه کنی. اما در بخش اول یک بلاتکلیفی در فرم وجود دارد. انگار خلبان هواپیما نمیداند بپرد یا همچنان دور موتور را چک کند و منتظر است. در بخش دوم خوب پرواز میکند. کما اینکه سرعت خواندن دراین بخش افزایش مییابد. گزارههای طهارتی و معرفتی بیشتر در فرم نشسته و مخاطب حس اندرزدهی و پندگویی نمیکند. در بخش پایانی برای فرود هم این اشکال وجود دارد.
من خودم از کتاب استفاده کردم و خرده روایتهایی دیدم که کمتر شنیده یا اصلا نشنیده بودم یا از آن زاویه روایت و داستانی نخوانده بودم؛ مثل داستان یهودیان مدینه، قدرت اقتصادی مسلمانان و سوق العرب شدن مدینه و ... .
امیدوارم توانسته باشم نظراتم را منتقل کنم.
اگر کمیتند شد عذرخواهی میکنم. جسارت شد.
در پناه امیرالمومنین علیهالسلام باشی که کاشفالکرب بود از وجه رسول ربالعالمین
رنگ برند چه تاثیری در افزایش فروش دارد؟