اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
اولش که نگارش این کتاب شروع شد، دغدغه ام مخاطبان خارج از کشور بود.
ادبیاتم سخت است اما در این کتاب ساده نویسی را تمرین کردم.
به فصلهای پنج و شش که رسید، شاید ساده نویسی رها نشده باشد، اما فشردگی حوادث اجازه نداد که به سبک و سیاق فصلهای اولیه پیش بروم.
در ادامه رسما فصلهای مربوط به مکه و مدینه از هم متمایز شدند.
شاید به دلیل تمایزی که در واقع بین این دو فضا وجود دارد. به هر حال آخر کار زیاد از یکدست نبودن کار ناراحت نشدم. چون برای مخاطب مفید بود. انگار که مخاطب در یک سیر طبیعی و با شیبی ملایم از سادگی به سمت پیچیدگی حرکت نماید و بهتر این دو هوا بودن مکه و مدینه را بفهمد...
در سراسر کتاب ترسم از این بود که در گرداب باشکوه حوادث متعدد قرار بگیرم.
اما یک چیزی وجود داشت که در این عدم لغزش کمک میکرد، کتاب بعدی ...
پیش خود گفتم کتابی که درباره حضرت زهرا سلام الله علیها نوشته شود، دقیقا در همین دوره است و با همین حوادث؛ اما زاویه خانواده و به ویژه مسایل مربوط به بانوان بماند برای آنجا...
کتاب دومیکه نگفتههای اولی را جبران کند.
به هر حال حاصل کار شد چیزی که الان هست.
در مراحل انجام کار شش نفر خیلی اثر گذار بودند و نظراتشان مورد استفاده قرار گرفت. برادر عزیزم آقای دژبخش، خواهرهای محترم خانمها میرزایی و قاسمپور و پائینی و برادر بزرگوارم آقای جمالی...
ان شاالله در آینده سعی میکنم برخی از نظرات دوستانی که قابل دانستند و پس از مطالعه کتاب نکاتی فرمودند را، تدریجا به اطلاع برسانم ...
نظرات کسانی که کتاب مصطفی(ص) را خوانده اند